سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر فریب خورده را سرزنش نتوان کرد . [نهج البلاغه]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

 أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقِّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاَثَةٌ انتَهُواْ خَیْرًا لَّکُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ وَکَفَى بِاللّهِ وَکِیلًا (171)


اى اهل کتاب در دین خود غلو مکنید و در باره خدا جز [سخن] درست مگویید مسیح عیسى بن مریم فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به سوى مریم افکنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید [خدا] سه‏گانه است باز ایستید که براى شما بهتر است‏خدا فقط معبودى یگانه است منزه از آن است که براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و خداوند بس کارساز است (171) نساء


 


غلو :غلو کردن ،یکباره زیاد شدن ، یکباره گران شدن ،‏مبالغه کردن ،‏اخرین حد پرتاب


حق :‏حقش ر ااز او گرفت ،‏مطلب یا کار را ثابت کرد ، گره زد یا گره را محکم کرد ، کار لازم واجب شده


کلمه : سخن ، حروف معنی دار ، خطبه ، قصیده ، مخلوق ،‏حضرت عیسی


روح : جان ، روان ، خون یافتن ، وحی ، حکم ، امر خداوند ، فرشته


مفاهیم مهم و قابل توجه در آیه


1- ارتباط صفات اکتسابی با توکل


- غلو - دروغ ( عدم صداقت ) خودخواهی


2 - ارتباط شرک و توحید با توکل


3- ارتباط نبوت با توکل


عیسویان در دین خود مبالغه کردند که این نه به دلیل خود دین بود بلکه به دلیل حس برتری جویی خویش بود بر دیگران ، غلبه نفس بر دین به اسم دین به اسم پیامبر به اسم خدا که این غلو خودخواهی جایی که خدا حذف شود و نفس غلبه یابد به شرک منتهی می شود و در هیچ وجودی شرک وتوکل جمع نخواهد شد .


غلو درهر  امری حتی دین انسان ر ابه جایی می کشاند که کس یا کسانی را در کنار خداوند قرار می دهیم واین نه تنها مخصوص اهل کتاب است که هر گاه در امری به غلو رسیدیم به دروغ می رسیم و شرک ، شرک خفیه ایی که روزانه در کنار ما است .


هر گناهی نشانه عدم اعتماد به واحد سبحانی است که ما را وادار می کند به کس یا کسان دیگری پناهنده شویم پس گناه خود شرک است و شرک با توکل یک جا جمع نمی شود ، گناه که به اختیا ما کسب می شود ما را از رسیدن به وسعت توکل باز می دارد آدم متوکل به قدرت واحد مطلق ایمان دارد و در این راه نیازی برای شرک نمی یابد


واما چرا شرک در باب حضرت عیسی ؟‏خلقت حضرت عیسی از اسباب وعلل معمول خار ج بود و این باعث شد عده ایی با علم وبی حکت کلام را از کلام خود پیامبر فراتر نهند و بگویند عیسی برتر از مخلوق است ولی چرا دقت نمی کنیم که خلقت مسیج چون خلقت حضرت ادم است ولی ما بنده اش می خوانیم ،همان طور که خداوند فرموده مسیح کلمه وروح خد ااست یکی از معانی (کلمه) مخلوق است ویکی از معانی (روح) حکم وامر خدا است که مسیح جز مخلوق وامر خدا نیست که نمادی است بر قدرت خدا .ایمان به مخلوق بودن مسیح ایمان به وحدانیت خدا است که با هیچ کس شریک نیست وسبحان است و قادر .


پشتوانه توکل در این ایه چند چیز است که توکل بر انها تکیه می کند و خود(توکل) تکیه گاه انان است


1- اعتقاد به توحید ( عدم شرک )


2- اعتقاد به نبوت عیسی(ع) که از اصل توحید نشات می گیرد


3- عدم شرک


4- عدم صفات رذیله انسانی مثل غلو - دروغ - خود خواهی و...


5- ایمان به قدرتی که ماورای او چیزی نیست وتا هست انسان نیازمند نمی شود .



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: یکشنبه 87/6/10::: ساعت 10:31 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ